افزایش میزان فروش محصول با اجازه دادن به مشتریان برای طراحی و بهبود آنها
هنگامیکه بنیانگذار وبسایت Into Gloss فعال در حوزه زیبایی، تصمیم گرفت خط تولید جدید لوازمآرایشی را ایجاد کند، شیوه نوینی برای ایده گرفتن از مشتریان در پیش گرفت. او با فروشندگان تماس نگرفت و یا تبلیغاتی برای جذب خریداران جدید نداشت. در عوض او یک حساب کاربری اینستاگرام ایجاد کرد و از کاربران علاقهمند در زمینه مد و زیبایی درباره محصول جدید خود نظرخواهی کرد. او پیشنهادهای کاربران را در توسعه خط تولید جدید، مدنظر قرارداد و بدین ترتیب با کمک هزاران نفر از علاقهمندان لوازمآرایشی این محصول جدید ساخته شد که کاملاً موفق بود.
ما برای خرید کالاها و خدمات موردنیاز خود، همواره از تولیدکنندگان و صنعتگران حرفهای استفاده میکنیم. امروزه نقش سنتی مصرفکنندگان تغییر کرده و این قشر وارد حوزه تولید محتوای رسانهای، طراحی محصولات و حتی سرمایهگذاری در استارتآپها شدهاند. محتوای تولیدشده توسط مصرفکننده،(CGC) دیوار سنتی بین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان را از میان برده است.
مردم هرروزه با عوامل بازاریابی سنتی همکاری کرده و گاهی عملاً جایگزین فعالان کسبوکارها میشوند (نظیر ورود رانندگان آماتور بهجای رانندگان حرفهای آژانسها در ماجرای اسنپ). در ادامه نگاهی به یکی از مهمترین آنها، یعنی ورود مردم به حوزه توسعه محصول میاندازیم.
کمپانی دیوالت (با نام تجاری DeWalt) یک شرکت آمریکایی تولیدکننده ابزار و لوازم ساختمانسازی و تجاری است. این شرکت دارای یک جامعه تخصصی با بیش از ۱۰۰۰۰ کاربر است که ایدههایی برای محصولات جدید ارایه میدهند.
بهطور مشابه وبسایت LEGO Ideas به کاربران اجازه میدهد تا ایدههایی را برای تولید محصول به شرکت Lego ارایه دهند، درحالیکه طراح اصلی در صورت موفقیت طرح، یک درصد حق امتیاز را دریافت میکند. همچنین طرفداران LEGO میتوانند به انجمن آنلاین LEGO Idea بپیوندند و در مورد ایدههای ثبتشده رای دهند. دراینبین اگر پروژهای ۱۰۰۰۰ رای کسب کند، شرکت LEGO آن را بهصورت رسمی برای LEGO Idea مطرح میکند تا آن ایده و پروژه در سراسر جهان فروخته شود.
مدل جدید همکاری در تولید ایده
این موارد، نمونهای از مدل جدید همکاری در تولید ایده است که در بستر وب شکلگرفته است. این مدل همکاری را مشارکت در تولید ایده یا نوآوری مشترک، یا اصطلاحاً جمع سپاری (crowdsourcing) مینامند. ایده استخدام مصرفکنندگان بهعنوان طراحان محصول، روند رو به رشدی دارد. درحالیکه این مدل فعالیت گروهی، میتواند تهدیدی برای طراحان آموزشدیده محسوب شود و ممکن است که این افراد با انبوهی از آدمهای ساده و ناآزموده جایگزین شوند. طراحانی که امنیت شغلی بیشتری دارند به این نتیجه رسیدهاند که تنها بازخورد مشتری میتواند دیدشان را نسبت به نیاز مردم بهبود بخشد.
اما ایده سپردن طراحی به مصرفکنندگانی که نیازهای حقیقی محصول را درک کردهاند، در عمل بسیار کارآمد است این کار فقط یک عمل اخلاقی در راستای اصلاح محصول نیست، بلکه مشخصشده است که خریداران معمولا محصولاتی که مصرفکنندگان پیشنهاد میدهند را به سایر محصولات ترجیح دادهاند. پژوهشی در همین زمینه نشان داده است که محصولات جمع سپاری شده (crowdsourced) هنگامیکه مشخصاً تحت عنوان پیشنهادشده توسط مشتریان لیبل گذاری شده باشند، بیست درصد بیشتر به فروش رفتهاند. این موضوع توضیح میدهد که چرا برخی برندها سعی دارند بیشازحد این مدل همکاری و مشارکت در تولید را در تبلیغات خود برجستهنمایند. برای نمونه شرکت آلمانی Red Chili که ابزار و لوازم کوهنوردی تولید میکند، در تبلیغات خود اعلام کرده است که «فقط کوهنوردان میدانند که کوهنوردان چه ابزاری نیاز دارند.»
جنبش سازنده (The Maker Movement)
روند رو به رشد شعارDIY (خودتان انجامش دهید)، عامل دیگری است که نشان میدهد دیوار بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در حال فروپاشی است. تحلیلگران بر این باورند که این بازار طی سالهای آینده در حدود ۶ درصد در سال، رشد خواهد داشت. یکی از دلایل این تحول که محققان آن را «اثر IKEA » نام گذاردهاند، این است که مردم محصولاتی را ترجیح میدهند که در ساخت، تهیه یا حداقل مونتاژ آن مشارکت داشته باشند. شکاف DIY بخشی از جریان بزرگتری است که جنبش سازنده نامیده میشود.
فضای ساخت(این جنبش)، فضایی کاری مبتنی بر همکاری در درون یک مدرسه، کتابخانه یا مکانهای عمومی یا خصوصی برای سهولت در ساخت، یادگیری، کاوش و به اشتراک گذاشتن ایدهها است. بهطورمعمول در فضای ساخت مقدار مفیدی کارآفرینی به وجود میآید که این میزان دو برابر زمانی است که مراکز رشد برای استارتآپهای نوپا به وجود میآورند.
بعضی از فضاها مانند TechShop، با اجاره دادن فضای کاری و فراهم کردن ابزارهای پیشرفته برای DIY ها (افرادی که خوداشتغالی میکنند)، درازای حداقل حق عضویت، خود به یک کسبوکار تبدیل میشوند. فضاهای ساخت، هماکنون مدلهای موفقی را ارایه دادهاند. برای نمونه، شرکت DODOcase کار خود را از یک فضای ساخت در سانفرانسیسکو برای ایجاد خط تولید کاورهای تلفن همراه و لب تاپ معروفش شروع کرده است.
محصولهای دستساز و کسبوکارهای خانگی
پنیر دستساز، صابون دستساز، ماءالشعیر دستساز اصطلاحاتی هستند که در هرجایی وجود دارند. به این معنی که این محصولات، تولید انبوه نبوده و اغلب سازنده یک پیشهور ماهر است.
بهعنوانمثال؛ فروشگاه آنلاین Etsy خود را «زیباترین بازار آنلاین جهان» مینامد. این وبسایت هزاران صنایعدستی و اثر منحصربهفرد را به فروش میرساند.
اما چه موضوعی بازار صنایعدستی و خانگی را تغذیه میکند؟ ساده است؛ میل به جستجو برای پیشینه و اعتبار اثر. امروزه اغلب مصرفکنندگان میخواهند منشأ محصولات را بدانند. ابزاری که آنها میخرند از کجا میآید و چگونه تولیدشده است.
در همین راستا بهتازگی شرکتهایی اقدام به معرفی پیشینه محصولات خود و جذب مشتری کردهاند. کاتالوگ لباسهای شرکت J.Peterman، تاریخچه پوشاکی را که آنها میفروشند در خود دارد. مغازههای خواروبارفروشی هم، مانند دیگر فروشگاههای مواد غذایی که درباره محصول خود اطلاعاتی ارایه میدهند، مزارع تولید گوشتی که به فروش میرسانند را معرفی میکنند. من اخیرا در رستورانی غذا خوردم که در منوی آن اسم ماهیگیری که آن روز صید را انجام داده بود، نوشتهشده بود. شجرهنامه محصول، یا ردیابی پیشینه محصول از مرحله مواد اولیه تا محصول نهایی، فعالیت محبوبی برای بسیاری از افراد است.
درنهایت؛ مصرفکنندگان صحت و اعتبار محصول را میطلبند. آنها دوست دارند شرکتها بتوانند میراثی به جامعهای که در آن هستند، ارایه کنند و تاریخچه محصولات خود را بیان نمایند. اگر شرکت شما یک تاریخچه دارد آن را برای مشتریان خود بازگو نمایید.
دیوار بین تولیدکننده و مصرفکننده در حال فروریختن است که این امر به بهبود عملکرد هر دو گروه کمک خواهد کرد. بدین ترتیب به مشتریان خود کمک کنید تا آنها نیز کمکتان کنند.